۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

سوم بهمن ، دخت ایران متولد شد . ندای ایران شد و جهان را فتح کرد .

سردی اشکی که بر گونه احساس میکنم ، از ضعف نیست . بغض فریاد است . چگونه به تولد دخت ایران شاد باشیم که دیریست بدن بی جانش را به سردی خاک سپرده ایم . دستهایش را کاشته ایم . به قول فروغ ، سبز خواهد شد میدانم .
سوم بهمن ، زاد روز ندای ایران است . ندایی که با چشمانی باز مرد و نهیبمان زد تا مبادا با چشمان بسته زنده بمانیم .
سوم بهمن ، زاد روز دخت ایران است .
سوم بهمن امسال ، داغدار او و سایر عزیزانمان هستیم که در راه آزادی ایران ، جان بر راه حق نهادند .
فردا ، روز آزادی ایران است . در روز آزادی ایران ، جشنی برپا خواهیم کرد که بام آسمان از غریو شادیمان بلرزد .
ندا جان ، به چشمان زیبایت قسم میخورم که حرف آخرت را شنیده ام . حرف آخرت ، دیدن بودن . قسم به نفس دیدن ، که از راه نخواهم نشست . حرف آخر مرا هم بشنو . روح بزرگ تو ، در نبض جنبش آزادیخواهی ایران ، تا جاودان ، جاری و ساری خواهد بود .
تا جشن بزرگ آزادی ایران .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر